۲۳ شهریور ۱۳۹۴


 

اعلامیه حزب کارایران(توفان) دررابطه با جانباختن شاهرخ زمانی در زندان رجائی شهر

رژیم منفور جمهوری اسلامی مسئول جانباختن شاهرخ زمانی کارگر زندانی است و آن را شدیدا محکوم میکنیم

 با کمال تاسف به اطلاع مردم شریف ایران و احزاب وسازمانها ی مارکسیستی لنینیستی متشکل در کنفرانس بین المللی CIPOML میرسانیم که ، «شاهرخ زمانی» از اعضای سابق «هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش»، امروز یک‌شنبه ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۴، در سالن ۱۲ زندان «رجایی شهر کرج» به دلایل نامعلوم و به طرز مشکوکی جان باخت.

گفته شده پیکراین فعال کارگری زندانی با “سیاهی و کبودی‌هایی بر بدن” و “کاملا بی جان”، جهت “کالبدشکافی” به پزشکی قانونی منتقل شده و گمانه‌زنی‌های اولیه بر پایه “سکته مغزی” این زندانی اعلام شده است."

شاهرخ زمانی در سال ۱۳۹۰، از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شده و به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل ۱۱ سال زندان محکوم شده بود.

 

حزب کارایران(توفان) دربیانیه تحلیلی خود پیرامون توافق خفتبارهسته ای وین وخیانت جمهوری اسلامی  تاکید کرده است که "ایران در آستانه یک تحول سریع قرار می گیرد و امپریالیستها از طریق بندهای اقتصادی و سیاستهای نواستعماری به خواستهای خود خواهند رسید. تولیدات ضعیف و نابسامان داخلی به نابودی کشانده می شوند. ایجاد محیط لازم برای نیروی کار ارزان، زمینه رقابت امپریالیستی را در تقسیم کار و تامین حداکثر سود در سطح جهانی فراهم می آورد. در این شرایط دولت بر مسند قدرت باید به سرکوب کارگران و زحمتکشان بپردازد تا آنها را مهار کند تا شرایط بهتر استثمار برای سرمایه گذاری خارجی فراهم گردد". تشدید سرکوب کارگران و فشار بر زندانیان سیاسی بویژه فعالین کارگری نتیجه عقب نشینی وتسلیم رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی درمقابل زورگوئیهای امپریالیسم آمریکا است.به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «شاهرخ زمانی» از اعضای سابق «هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش»، امروز یک‌شنبه ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۴، در سالن ۱۲ زندان «رجایی شهر کرج» به دلایل نامعلوم و به طرز مشکوکی جان باخت.

گفته شده پیکر این فعال کارگری زندانی با “سیاهی و کبودی‌هایی بر بدن” و “کاملا بی جان”، جهت “کالبدشکافی” به پزشکی قانونی منتقل شده و گمانه‌زنی‌های اولیه بر پایه “سکته مغزی” این زندانی اعلام شده است.

این فعال کارگری، در سال ۱۳۹۰، از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شده و به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل ۱۱ سال زندان محکوم شده بود.

 

حزب کارایران(توفان) رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را مسئول مرگ  شاهرخ زمانی می داند. رژیم با همین شیوه کثیف افشین اسانلو را به قتل رسانید . این عمل جنایتکارانه و شنیع باید قویا محکوم گردد.رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که مرگش را در تشکلات مستقل کارگری، اتحاد طبقاتی و آگاهی کارگران می بیند باردیگر موجب مرگ کارگر شریفی شده که هدفی جز سعادت و خوشبختی کارگران نداشته است. رژیم سرمایه داری اسلامی تلاش دارد با زندان افکندن فعالین کارگری و شکنجه و قتل آنها و با فشار روحی و در تنگنا قراردادن اقتصادی خانواده های زندانیان دربند ،مقاومت کارگران را درهم شکند تا بلکه مانع رشد و گسترش وهرگونه تشکل یابی کارگران این آفرینندگان ثروت جامعه گردد.اما این تلاشهای مذبوحانه بیهوده است ونمی تواند ماندگار باشد.پیکار کارگران ایران نزدیک به دوقرن است که در اشکال متنوع ادامه دارد و دیدیم که سرانجام همین کارگران قهرمان صنعت نفت بودند که در انقلاب بهمن 57 با اعتصاب درخشان خود کمر رژیم منفور پهلوی را شکستند و در براندازی او نقش تعیین کننده ای ایفا نمودند. بنا براین هراس رژیم سرمایه داری اسلامی از کارگران ایران بی دلیل نیست اواز یگانگی و تشکیلات کارگران ایران وحشت دارد و ازهمین رو برای بقای منحوسش دست به هرجنایتی می زند.

یادشاهرخ زمانی گرامی باد!

 سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

برای آزادی فوری و بی قید شرط کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی بکوشیم!

حزب کارایران(توفان)

یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۴


 

اعلامیه زیرترجمه متن انگلیسی است که در آوریل 2014 به بیش از 50 سازمان واحزاب کمونیستی و کارگری برای دفاع از جان شاهرخ زمانی  ارسال گردید، به رغم اعتراضاتی که درعرصه بین المللی صورت گرفت اما رژیم جنایت پیشه اسلامی با بی اعتنائی به همه این اعتراضات شاهرخ زمانی را از زندان آزاد نکرد و سرانجام جانش را گرفت:

 

 کنفرانس بین المللی احزاب و سازمانهای مارکسیست لنینیست ، سازمانهای دمکراتیک و مترقی ، تشکلهای کارگری ، انسانهای آزاده

جان فعال کارگری شاهرخ زمانی در خطر است !

تمامی فعالین کارگری باید فورا و بدون قید و شرط از زندانهای رژیم جمهوری اسلامی ایران آزاد شوند !

 

رفقای گرامی ،

رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران سرکوب فعالین کارگری و بویژه سرکوب شاهرخ زمانی را تشدید کرده است.شاهرخ زمانی ، کارگر نقاش ، فعال سندیکائی ، عضو " هیات موسس سندیکای کارگران نقاش تهران و عضو "کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری"  از تاریخ 8 مارس 2014 تا کنون در اعتصاب غذا بسر میبرد. شاهرخ  در 7 ژوئن 2011  درتبریز بخاطر فعالیت های سندیکائی دستگیر شد. رژیم جمهوری اسلامی او را به 10 سال زندان  بجرم وابستگی به " گروه ضد نظام" و یک سال بجرم " تبلیغ علیه نظام" محکوم نمود.  رژیم اسلامی ایران  شاهرخ را از این  زندان به آن زندان  ، تبریز، یزد ،مجددا تبریز ، گوهر دشت ، و اخیرا به زندان  قزلحصار  در شهر کرج منتقل میکند.

شاهرخ زمانی در روز 8 مارس 2014 و به حمایت از اعتراضات همکاران کارگر و دیگر فعالین کارگری در زندان گوهردشت دست به اعتصاب غذا میزند. رژیم  جمهوری اسلامی ایران در روز 11 مارس اورا به به زندان قزلحصار ، زندانی که فقط مجرمین مواد مخدر در آن محبوس اند ، منتقل میکند. شاهرخ در اعتراض به انتقال خود و به شرایط وحشتناک زندان قزلحصار به اعتصاب غذای خود ادامه میدهد. هم اکنون 5 هفته  از اعتصاب غدا ی شاهرخ میگذرد و او 20 کیلو وزن کم کرده است. جان شاهرخ درخطر جدی است و رژیم جمهوری اسلامی هیچ توجهی به  شرایط وخیم جسمی او نکرده است. حزب کار ایران (توفان) بد رفتاری با شاهرخ زمانی و دستگیری و به بند کشیدن فعالین کارگری که برای مطالبات پایه ای وعادلانه خود مبارزه میکنند را شدیدا محکوم مینماید. ما یکبار دیگر نفرت و انزجار خود را نسبت به رژیم سرمایه داری و ضد مردمی جمهوری اسلامی ابرازمی داریم. کارگران حق دارند که برای حقوقی که از آن محروم شده اند مبارزه کنند و تشکلهای مستقل خود را ایجاد نمایند. هرکوششی که فعالیت مشروع طبقه کارگر را جلوگیری نماید باید توسط تمامی مزدبگیران و نیروهای مترقی ایرانی وبین المللی محکوم شود.

 حزب کار ایران (توفان)  رژیم جمهوری اسلامی را مسئول سلامتی شاهرخ زمانی  و دیگر فعالین کارگری میداند.

سرکوب تودهای مردم توسط رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هم به سود استثمارگران و چپاولگران ایرانی وهم به نفع امپریالیستها و جنگ افروزان  بین المللی است که با تحریم های اقتصادی خود شرایط زندگی مردم ایران را وخیمترکرده اند.رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران از ایجاد تشکل های مستقل کارگری واتحاد و همبستگی  اقشار دیگر جامعه با کارگران هراسان است. بهمین خاطر ، رژیم سعی میکند که هرنوع کوشش برای ایجاد تشکل های کارگری مستقل و دمکراتیک را خفه کند. بدنبال همین سیاست است که رژیم جمهوری اسلامی فعالین کارگری رضا شهابی ، محمد جراحی ، ابراهیم زاده و دیگران را چندین سال است که  آزار و شکنجه داده و آنها را زندانی نموده است.

حزب کارایران (توفان) از مبارزات عادلانه فعالین کارگری برای ایحاد شرایط بهتر دفاع میکند و کوشش آنها برای تشکیل سندیکای کارگری را تحسین مینماید. ما همه احراب و سازمانهای برادر ، فعالین کارگری و تشکل ها و افراد مترقی جهان را فرا میخوانیم که همبستگی خود را  با مبارزات کارگران ایران بیان کنند. مردم حهان باید نفرت و انزجار خود را از رژیم جمهوری اسلامی برای بد رفتاری و سرکوب و زندانی نمودن مردم و فعالین کارگری ایران ابراز دارند و ازرژیم بخواهند که شاهرخ زمانی و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی را بدون قید و شرط آزاد نمایند. فقط تشدید مبارزات زحمتکشان ایران و حمایت واقعی بین المللی است که میتواند رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادارد و سرکوب توده ها را متوقف سازد.

شاهرخ زمانی و دیگر فعالین کارگری را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنید !

زنده باد مبارزه گارگران ایران !

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران !

حزب کار ایران (توفان)

13 آوریل 2014

مسئولان مرگ مدافع حقوق کارگری، زنده یاد شاهرخ زمانی را محکوم می کنیم


مسئولان مرگ مدافع حقوق کارگری، زنده یاد شاهرخ زمانی را محکوم می کنیم

شهریور ۲۳, ۱۳۹۴

زنده یاد شاهرخ زمانی کارگر زحمتکش نقاش ساختمانی بیشتر عمر خود را در راه اندیشه و تلاش برای آرمان های عدالت اجتماعی و حقوق زحمتکشان و محرومان فدا نمود و در این راه تا آنجا پیش رفت که در این مسیر به حکم سنگین یازده سال زندان محکوم شد و بیش از پنج سال محکومیت خود را در زندان های مختلف که آخرین آن زندان جان فرسای رجایی شهر بود گذراند.

آن زحمتکش شریف اخلاق و رفتارش در زندان پیوسته مورد تایید هم بندانش بود و او همیشه برای کمک به دیگر زندانیان آماده فداکاری و گذشت بود او تا لحظه آخر عمر خویش مدافع آرمان های مردمی و عدالت اجتماعی و حقوق کارگران و زحمت کشان به ویژه حقوق سندیکای کارگران بود و علی رغم آزار و اذیت های پیدا و پنهان که علیه او می شد به راه مردمی خود ادامه می داد.

شرایط عمومی اسفناک و بسیار نامناسب زندان های ایران آنچنان تلخ و تحمل ناپذیر است که حتی مسئولان امور خود نیز معترف به آن بوده و آنرا تکرار می کنند. این شرایط سخت و دشوار به ویژه در زمینه امور بهداشتی پزشکی در رویداد تلخ مرگ آن زنده یاد بسیار موثر بوده است. مسلما اگر او زندانی نبود بسیاری از گرفتار های خانوادگی ناگوار و مرگ زود هنگام بر او روی نمی داد. خون بهای مرگ باور نکردنی زنده یاد شاهرخ زمانی این کارگر ستم دیده به عهده کسانی است که عهده دار امور حقوق زندانیان هستند.

شاهرخ زمانی از آغاز دوره جدید کوشش جنبش سندیکای کارگری ایران که از اوایل دهه هشتاد گسترش یافت در راه ایجاد و اتحاد و یکپارچگی نیروهای مدافع حقوق کارگری و برقراری سندیکای کارگران نقاش ساختمانی فعالیت نموده و همچنین از دوستداران سندیکای کارگران شرکت واحد بود.

سندیکای کارگران شرکت واحد به حکم وظیفه همبستگی کارگری و دفاع از حق و عدالت و آزادگی همراه با محکوم کردن مقصران مرگ غم بار این انسان کارگر شریف به خانواده دغدار ایشان و همکاران و عموم کارگران فداکار راه حق و عدالت اجتماعی و آزادگی تسلیت گفته و خواستار مجازات مقصران و رعایت حقوق خانواده و بازماندگان آن زنده یاد می باشد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

 

۱۲ شهریور ۱۳۹۴

بحران پناهندگی، بحران امپریالیسم است


بحران پناهندگی، بحران امپریالیسم است
 

 هر روز خبر مرگ صدها تن  پناهنده که برای نجات جان خویش دل به دریا  زده  وراهی ممالک اروپایی شده اند به گوش می رسد. ابعاد فاجعه این بار بقدری بزرگ است  که وجدان بشریت در سراسر جهان به درد آمده و مامورین نجات نیز زیر بار فشار احساسات اشک می ریزند . فشار افکار عمومی بقدری زیاد است که بازیگران سیاسی مجبور شدند، خطابه های مزورانه ویژه تهیه کرده و دیدگان پر از اشک و چهره های مظلوم و غم آلود را تمرین کنند. سر را فرود آورند تا این باد نیز بگذرد. روزاز نو روزی از نو.
 همگان  می دانند ممالک "متمدنی" که برای مرگ این پناهندگان اشک تمساح می ریزند، خودشان مسبب این جنایات هستند و در آینده هم خواهند بود. اگر کشور های لیبی وسوریه را ویران نکرده بودند ، اگر به افغانستان وعراق تجاوز نکرده بودند، اگر در امور داخلی سودان و سومالی ومالی و... دخالت نکرده یودند و القاعده و النصر را از طریق فرانسه، عربستان سعودی و قطر برای آدمکشی  درلیبی وسوریه  بسیج نمی کردند ، ....کدام سوری ولیبیایی را پیدا می کردید که دل به دریا بزند و مرگ را به جان بخرد، تنها برای اینکه پایش به اروپائی باز شود که قاتل جانش است. بحران پناهندگی، بحران امپریالیسم است. باید امپریالیسم را برای نجات جان انسانها نابود ساخت. تا امپریالیسم و جنایتکاران  وجنگ افروزان بین المللی برای غارت جهان وجود دارند، وضع چنین خواهد ماند. آوارگی و رفع گرسنگی  وجنگ وخونریزی را باید با  نابودی غارتگران برطرف کرد. باید خلقهای جهان را بر ضد امپریالیستها و نیات پلیدشان و همدستان تروتسکیست آنها، که چهره امپریالیستها را در همه جا آرایش می کنند بسیج نمود.
حزب کارایران(توفان)
شهریورماه ۱۳۹۴
www.toufan.org